• وبلاگ : مبادا روي لاله پا گذاريم
  • يادداشت : خاطره اي از دفاع مقدس
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    اولين صحنه اي که توجه مرا جلب کرد يک درب آمبولانس با آرم هلال احمر بود که بر بالاي درخت بلندي آويزان بود و تکه هاي ماشين که در اطراف پراکنده شده بود. دوستان گفتند که چندي پيش اينجا مورد هجوم هواپيماهاي دشمن قرار گرفته بود و ما حساب کار خودمان را کرديم .

    خداخيرتون بده
    جالب بود

    فعلا ياعلي
    سلام عليرضاي عزيز
    سالروز رحلت پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم و شهادت امام حسن و امام رضا عليهما سلام بر شما تسليت باد.
    خدا به شما خير بده.
    به من هم سر بزنيد.
    يا علي
    دوست عزيز، خواهشا اگه براتون مقدوره و زحمتي نيست، سايت من را با نام طراحي سايت لينک نماييد. ممنونتون ميشم.
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ شنبه 24 دي 90 نوشته (خاطره اي از دفاع مقدس) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.